دندانپزشکی تهران, مطالب دندانپزشکی, مقالات دندانپزشک

دندانپزشکی بدون درد و استرس

موضوع

دندانپزشكي بدون درد و استرس

اضطراب بيماران از دندان پزشكى يك مسئله شائع است كه هر دندان پزشك ممكن است با اين دسته از بيماران رو به رو شوند. همان طور كه اضطراب باعث عوارض شخصى براي بيمار مبتلا است، مانع عملكرد باليني دندان پزشك نيز مي شود. در نتيجه اين موضوع بايد جدى گرفته شود و با شيوه درست با آن برخورد شود. يك دندان پزشك عمومى بايد قابليت كنترل و يا حتى درمان اين اضطراب را تا حدى داشته باشد. شناسايي اين بيماران قبل از شروع درمان حائز اهميت است. بيماران مبتلا به اضطراب و ترس از دندان پزشكى را مى توان معمولا از طريق گفتگو با بيمار و پرس و جو از تجارب قبلى و احساساتش نسبت به دندان پزشكى شناخت. همه ما دندان پزشكان آكاه هستيم كه بسيارى از افراد جامعه نسبت به دندان پزشكى حس خوشايندى ندارند. طبق تحقيقات انجام شده ٤٠٪ از جمعيت ، ترس را نسبت به دندان پزشكى اعتراف مى كنند. اما درجات مختلفى از ترس وجود دارد؛ بعضى افراد مشكل تر به سراغ دندان پزشكى مى روند. برخى ديگر اصلا قدرت روبه رويى با اين ترس را ندارند و تحت هيچ عنوانى به دندان پزشك رجوع نمى كنند. طبق اين گفته ها ٣ دسته بندى وجود دارد:

 

١) ترس از دندان پزشكى dental fear

٢)اضطراب از دندان پزشكى dental anxiety

٣) ترس بيمار گونه از دندان پزشكى dental phobia

 

اين اصطلاحات همگى يك پديده را توصيف مى كنند اما ميزان واكنش فرد از ترس به اضطراب افزايش مى يابد و در بعضى موارد به phobia، ترس بيمار گونه تبديل مى شود. پيدا كردن مرزى مشخص بين اين اصطلاحات مشكل است.

 

ترس از دندانپزشكى (dental fear) : ترس حسى است كاملا طبيعى. واكنشى است انطباقى كه در واقع قرار است فرد را در برابر خطر محافظت كند. پاسخ هر فرد به احساس ترس از ٣ بخش تشكيل شده است: فيزيولوژيك، شناختى و جزء رفتارى.. اين سه پاسخ ارتباط نزديكى به يكديگر دارند و هريك ديگرى را تحريك خواهد كرد. جزء فيزيولوژيك شامل فعال شدن سيستم عصبى سمپاتيك با افزايش سطح آدرنالين كه منجر به تعريق، افزايش ضربان قلب و مشكلات معده مى شود. جزء شناختى شامل تفكر منفى فرد مى شود، افكارى مانند : “اين خطرناك است، ممكن است من صدمه ببينم، بميرم، من بايد خودم را نجات دهم، فرار كنم…” در حالى كه بخش رفتارى شامل تلاش براى مبارزه با وضعيت و يا دور شدن از آن است. ترس افراد از درد در علم پزشكى كاملا طبيعي است. برخى افراد انتظار دارند كه درمان دندان و عمليات دندان پزشكى دردناك باشد، در نتيجه ترس را تجربه مى كنند. ترس از ناشناخته ها نيز طبيعى است. مثلا فردى كه براى اولين بار دندان خود را مى كشد و يا درمان ريشه انجام مى دهد ممكن است احساس ترس را تجربه كند. در هر صورت بايد در نظر داشت كه ترس قابل كنترل است و فرد قادر به مقابله با اين استرس مى باشد. اضطراب از دندان پزشكى(dental anxiety) : اضطراب مشابه ترس است و از همان ٣ compartment تشكيل شده است. تفاوت اصلى ماهيت محرك است كه واكنش را آغاز مى كند و ميزان شدت واكنش كه حس تهديد شدن را در بيمار برافروخته است. يك فرد مضطرب ممكن است حتى زمانى كه از تاريخ زمان visit خود مطلع مى شود يك واكنش شديد از ترس نشان دهد. فقط فكر كردن در مورد بازديد از كلينيك دندان پزشكى ممكن است وى را از خود بى خود كند. اين دسته از بيماران خود آگاهند كه اين نوع واكنش ها غير طبيعى و تا حدى اغراق آميز است. و اغلب با وجود اضطراب به دندان پزشك رجوع خواهند كرد..

 

گروه آخر dental phobia در واقع يك بيمارى است. افرادى كه طبق معيار هاى خاص پزشكى در اين گروه قرار مى گيرند به اصطلاح odontophobia مى نامند. تشخيص اين گروه از افراد با تيم دندان پزشكى نيست بلكه روانپزشك و يا روان شناس آموزش ديده بايد به كمك تيم دندان پزشكى آيند. اين دسته از بيماران معمولا به كلينيك دندان پزشكى رجوع نخواهند كرد. ممكن است در برخى موارد نادر در زمان درد شديد و غير قابل تحمل به دندان پزشك رجوع كنند. اغلب آنها دندان هاى خود را مسواك نمى زنند چرا كه حتى نگاه كردن به دندان ها يادآورى از دندان پزشك و اضطراب بيش از حد است و حس نا خوشايندى به آن ها مى دهد. نرفتن به دندان پزشكى اغلب به افزايش نياز آن ها به درمان دندان منجر مى شود كه اين خود علتى است براى افزايش اضطراب بيشتر و شرم بيمار. اكثر اين دسته از بيماران هراس از اجتماع نيز دارند كه بى ارتباط به شرايط و بهداشت دهان و دندان آن ها هم نيست. در واقع اين ترس بيمار گونه روزمره فرد را تا حد زيادى تحت تأثير قرار مى دهد.

 

علت ترس بيماران چيست؟

 

etiology: تجارب منفى در گذشته به نظر علت اصلى ترس افراد از دندان پزشكى است. افراد معمولا شرايطى را تجربه كرده اند و يا حتى فقط شاهد اين شرائط بوده اند و يا برايشان تعريف شده است (والدين به كودكان) اما اين تعاريف روى ديدگاه فرد بسيار تأثير گذار بوده است تا حدى كه بعدها در زمانى كه محركى اين شرايط را يادآورى كند، واكنش ها و الگو هاى رفتارى مربوط به ترس را بروز مى دهند. اين شرايط به اصطلاح classic conditioning ناميده مى شود كه براى اولين بار در سال ١٩٢٧ توسط Ivan Pavlov مطرح شد. وقتى فرد حسى ناخوشايند را در دندان پزشكى تجربه مى كند، مثلا برخورد فرز به زبان يك واكنش احساسى به صورت خودكار نسبت به اين شرايط در وى شكل مى گيرد. محرك هاى منفى مى توانند همراه با محرك حاضر( شرطى) مثل حضور در كلينيك دندان پزشكى باشند. فرد با تجربه محرك شرطى، دفعه بعد در مراجعه به دندان پزشك، وضعيت را سريع تر تشخيص داده و پاسخ به آن با توجه به انتظار از وضعيت، ترس و اجتناب خواهد بود. پاسخ بيمار با چنين تجربه اي در هر بار رويارويى با چنين وضعيعتى شديدتر خواهد بود. محرك براى بروز چنين عكس العملى مى توانند به پيش پا افتادگى طعم، بو و يا حتى صدا باشد. تجربه هر شرايطى كه به اندازه كافى يادآور دندان پزشكى باشد با واكنش احساسى شرطى (conditioned emotional response) بيمار همراه خواهد بود؛ به عبارت ديگر چنين پاسخى از بيمار نياز به محرك دارد. بايد در نظر داشت كه درد يك احساس ذهنى است و فهم هر بيمار از درد و درمان دندان پزشكى با ديگرى متفاوت است حتى ديدگاه دندان پزشكان نيز در اين مورد با يكديگر متفاوت است. لازم به ذكر است كه حفره دهان بيشترين گيرنده هاى درد را نسبت به بقيه قسمت هاى بدن دارد. دلايل بعدى ترس از دندان پزشكى مى تواند سن بيمار، جنسيت فرد، شرايط روحى -روانى، اجتماعى -اقتصادى و ميزان بهداشت دهان باشد. در نظر بگيريم كه همه موارد نام برده به يكديگر وابسته اند. به طور مثال طبقات پايين جامعه به علت شرايط سخت زندگى، تغذيه بدى دارند كه منجر به بهداشت ضعيف دهان و ايمنى پايين فرد مى شود. معمولا جوانان بيشتر از كودكان، نوجوانان و ميان سالان ترس از خود بروز مى دهند كه مى تواند به دليل شرايط هورمونى بعد از بلوغ و شرايط روحى-روانى باشد چرا كه اين دسته از اجتماع در معرض فشارهاى زيادى مى باشند.

 

اضطراب دندان پزشكى در زنان بيشتر گزارش شده است تا مردان. اين مى تواند به علت درك متفاوت جنس زن و مرد از درد باشد و يا حتى مسائل فرهنگى و سنتى كه زنان بيشتر از مردان ابراز احساسات مى كنند. ترس از دندان پزشكى همچنين مى تواند به علت ندشتن آگاهى و شناخت از مراحل درمانى باشد. شرايط غير قابل كنترل و غير قابل پيش بينى براى بيمار خطرناك و نفرت انگيز است. اما همه اين شرايط مى تواند توسط دندان پزشك با توجه و توضيحات به اندازه حل شود. اضطراب از دندان پزشكى بى ارتباط به اضطراب عمومى فرد نيست. سابقه اعتياد در افراد، شكنجه هاى جسمى و روحى افراد ممكن است تبديل به odontophobia شود. اضطراب در بيماران بسيار شايع است اما پيدا كردن علت آن و شيوه مناسب براى كمك به اين دسته از بيماران بسيار مشكل است.

 

نتيجه اين اضطراب بر روى خود بيمار چيست؟ اجتناب دراز مدت از درمان هاى دندان پزشكى منجر به از دست دادن تدريجى دندان ها، پو سيدگى و مشكلات پريو و لثه مى شود كه در نهايت به تحليل استخوان ختم مى شود. همه اين موارد كيفيت زندگى فرد را به شدت كاهش مى دهد. نتيجه اضطراب بيماران از ديدگاه تيم دندان پزشكى: همان طور كه مطرح شد بسيارى از بيماران با اضطراب دندان پزشكى، بالآخره به دندان پزشك مراجعه مى كنند. طبق آمار شانس رو به رويي دندان پزشكان با اين دسته از بيماران بالا مى باشد. اين دسته از بيماران به علت اضطراب بيش از اندازه به مراتب وقت خود را cancel مى كنند. احتمال انصراف بيمار حين درمان و ترك كلينيك وجود دارد. تكرار اين وقايعه ضرر زمان و هم چنين مالى براى كلينيك و تيم درمانى به همراه دارد. همه اين مسائل كيفيت درمان انجام شده را پايين مى آورد و استرس كارى دندان پزشك را افزايش مى دهد. براى درمان بهينه اين دسته از بيماران، اولين قدم شناسايي آن ها مى باشد. دندان پزشكان با حوصله و دقت، بيماران زير نظر بگيرند. با سوال جواب هاى مناسب با به كارگيرى تجارب خود بعد از گوش كردن به پاسخ ها مى توان نتيجه گيرى كرد. بايد به بيماران زمانى براى بيان مشكلات و ابراز احساسات اختصاص داد. اين هنر دندان پزشك است چطور با بيماران رابطه برقرار كنند و بر حسب نياز هاى بيمار گفتگو را هدفمند جلو برد. بيمار بايد به دندان پزشك خود اطمينان كند و لازمه اين اطمينان ارتباط سالم، مختصر و قوى دكتر با بيمار است. دكتر دندان پزشك بايد بتواند به بيمار كمك كند تا بر ترس خود چيره شود. به اين منظور بايد به بيمار كمك كرد تا نسبت به شرايط آگاهى و كنترل نسبي داشته باشد، در غير اين صورت كاملا طبيعى است كه بيمار در سدد حفظ و نگهدارى خود برآيد. بايد به بيمار كمك كرد كه خود و دندان پزشك معالج خود را در يك تيم ببيند. ارتباط(communication) بيمار با دكتر و پرسنل قبل، حين درمان و بعد از درمان بسيار حائز اهميت است.لازم است زبان اشاره اى قابل اجرا براى ايجاد ارتباط بيمار با دندان پزشك در حين درمان، در نظر گرفته شود. انطاف پذيرى نسبى دكتر حين درمان پشنهاد مى شود. در بعضى موارد حضور دوست و يا شخصى مورد اطمينان بيمار در اتاق در حين درمان پيشنهاد مى شود. اين شخص سوم نقش پشتيبان روحى-روانى را براى بيمار خواهد داشت. مدت زمان جلسه درمان بسيار حائز اهميت است. براى اكثر بيماران اولين سؤال اين است:” چقدر طول مى كشه؟” توضيح دادن و آماده كردن روانى اين بيماران براى آنچه قرار است اتفاق بيافتد و مدت زمان آن بسيار مفيد است. نقش دندان پزشك در بر قرارى آرامش بيماران مضطرب بر روى يونيت دندان پزشكى: بسيارى از همكاران حين درمان به مراتب به بيمار گوش زد مى كنند:”سعى كنيد آرام باشيد و relax كنيد”!!! بيمار چه بهداشتى از اين جمله خواهد داشت؟ اين قبيل جملات چه تاثيرى بر بيمار دارد؟ دندان پزشك بايد قادر باشد كه به بيمار ياد دهد با تمركز به آرامش برسد نه صرفا با لغات وى را وادار كند. بر گرفته از تمرينات يوگا كه ريشه در هندوستان دارد، اولين قدم، تشويق بيمار به تنفس درست، آرام و عميق است. يوگا در دراز مدت فرد را قادر به كنترل كامل بدن و ذهن مى كند. خون با غلظت كم اكسيژن باعث تشديد اضطراب، افسردگى ، خستگى مى شود. اين موضوع اهميت تنفس درست را پر رنگ تر مى كند. مهم ترين قدم براى relax كردن فيزيكى بيماران، آموزش درست تنفس به فرد است. از بيمار بخواهيد يك دم عميق( ٥ ثانيه) بگيرد. يك ثانيه معكس و سپس به آهستگى بازدم خود را رها كند. بعضى بيماران به منظور تمركز بيشتر چشم هاى خود را مى بندند. برخى با چشم هاى باز راحت ترند. دندان پزشك مى تواند در شمارش ثانيه ها با بيمار همراهى كند تا مطمئن شود بيمار به درستى نفس مى كشد. معمولا بعد از ٢ تا ٥ دقيقه تنفس با اين تكنيك احساس آرامش بيشترى مى كند. اين تكنيك قبل از قالب گيرى، تزريق و جايگذارى rubber dam پيشنهاد مى شود. در مراحل بعد مى توان بيمار را به relax كردن عضلات تشويق كرد. چهار دسته از عضلات بيشترين استرس را حين درمان هاى دندان پزشكى دارند كه عبارتند از پاها، عضلات پشت پا، ران ها و عضلات باسن. تكنيك tell-show-do كه بيشتر در مورد كودكان به كار مى رود نيز مى تواند در مورد بيماران مضطرب بالغ مفيد است. به بيمار توضيح مى دهيد، آموزش مى دهيد چه طور همكارى كند، نشانش مى دهيد و او انجام مى دهد. در اين حالت بيمار احساس مفيد بودن مى كند و در نتيجه حس خوشايندى از خود و محيط مى كند. گاهى پرت كردن حواس بيمار(distraction) از طريق پخش كردن موسيقى و يا تلويريون مى تواند مفيد باشد. موسيقى با تأثير بر روى گيرنده هاى مغز و neurotransmitter ها مى تواند استرس بيمار را كم كند. در كنار همه اين تكنيك ها، راه كارهاى دارويى بسيارى نيز وجود دارد كه در صورت لزوم دندان پزشك از آن استفاده مى كند.
یکی از بهترین دندان پزشک تهران دکتر افشین میرزایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *